۱۴ شهریور ۱۳۸۷


کارگاه دو روزه ای در باغ پردیس توسط آقای نادعلیان برگزار شد. کارگاه پیرامون هنر محیطی بود

در این دو روز، چیزای زیادی یاد گرفتم. روز اول اصلا نتونستم کار کنم، ولی روز دوم با کمک رزا دوست جدیدم- که نقاشی خونده بود- شروع به خلق کار جدیدی کردیم که همه چیزش از ایده تا مصالح ابتکار خودمون بود. کاری که می بینید با کاری که قصد انجامش رو داشتیم زمین تا آسمون فرق می کنه، البته مواد و ایده همونه ولی اجراش بسته به شرایط تغییر کرد، چون هم مصالح کم داشتیم ، هم وقت. اینکه بتونی نحوه ی اجرا رو تغییر بدی ولی ایده حفظ بشه کار خیلی سختی بود.
در ضمن کار نردبان و چوبها که پشت کار من و رزا هست ، کار آقای امیری ست
برای دیدن کارهای دیگر می توانید به زودی به این آدرس مراجعه کنید:
http://landart-nei-labak.blogspot.com/

عنوان کار رو این شعر انتخاب کردم:ا

"مرا گويي ترا با اين قفس چيست، اگر مرغ هوايي
من چه دانم"


عکس از زیگنه ملر


عکس از نوشین نفیسی




عکس از نوشین نفیسی


مرا گويي چه مي جويي دگر تو وراي روشنايي، من چه دانم

مرا گويي ترا با اين قفس چیست اگر مرغ هوایی ، من چه دانم

۲ نظر:

ناشناس گفت...

جالب بود و البته زیبا.من پامچالم. ولی هرکاری کردم نمیدونم با این قسمت انتخاب یک هویت چکار کنم؟! با بلا
فا فرق دراه . راستی من دیگه تو baghcheyepamchal.blogfa.cam مطلب می نویسم.
یه راستی دیگه . چه حسی داشتی وقتی اون تو خوابیده بودی.چقدر تونستی دووم بیاری

چشمه گفت...

این سوال خوبیه، چه حسی داشتی؟
باید بگم حیف شد که زمان نداشتیم، و نتونستم به اندازه ی کافی فرصت پیداکنم که حس بگیرم. در واقع ضعف کار اینجا بود.