
تا به حال دوستی سه نفره ای را تجربه کرده اید؟
دوستی های سه نفره همان قدر که می توانند شیرین و دوستداشتنی باشند، می توانند سخت و طاقت فرسا و جنگ آفرین باشند.
از بچه گی دوستی های سه نفره ی زیادی را تجربه کرده ام و اغلب در صلح و دوستی و سرخوشی گذشتند.
ولی هستند روزهایی که در حسادت به یکدیگر و قهر و دعوا گذشتند.
هستند روزهایی که با کنار کشیدن و یک گوشه نشستن و بغض کردن گذشتند.
هستند روزهایی که حس می کردم مورد تمسخر آن دو نفر دیگر قرار گرفته ام و یا رازی هست که از من پنهان می شود و چه حس بدی داشت.
خوب که فکر می کنم و دوستی های سه نفره ام را به یاد می آورم، تفاوتی بین آنهایی که در صلح بوده و آنهایی که در جنگ بوده می یابم. در گروه دوم انگار چیزی کم است، چیزی مثل ...... مثل علاقه ی مشترک به یک کار. یعنی هر سه نفر در یک زمینه ی مشترک تفاهم نداریم، زمینه ای نیست که بتوانیم سه نفری از آن لذت ببریم. اشتراک دو به دو داریم و اشتراک سه نفره مان تهی ست. گرچه به شخصیت هر سه نفرمان هم بستگی دارد، بعضی از آدمها هستند که از لج دیگران را در آوردن لذت می برند یا از این که حس حسادت را در دیگران برانگیزند. در این صورت فکر کنم بهتر است قید دوستی سه نفره را بزنیم یا یک جوری با مسئله کنار بیاییم. گاهی وقتها هم هست که خودت در دوستی احساس می کنی کم دیده می شوی. این هم از جمله مواردی ست که باید خودت با خودت کنار بیایی.
نظر شما چیست؟ چطور می شود یک دوستی سه نفره ی خوب داشت. نه دوستی که از اول خوب شروع شده، چطور می شود یک دوستی سه نفره ی معیوب را لذت بخش و دوستداشتنی کرد؟
دوستی های سه نفره همان قدر که می توانند شیرین و دوستداشتنی باشند، می توانند سخت و طاقت فرسا و جنگ آفرین باشند.
از بچه گی دوستی های سه نفره ی زیادی را تجربه کرده ام و اغلب در صلح و دوستی و سرخوشی گذشتند.
ولی هستند روزهایی که در حسادت به یکدیگر و قهر و دعوا گذشتند.
هستند روزهایی که با کنار کشیدن و یک گوشه نشستن و بغض کردن گذشتند.
هستند روزهایی که حس می کردم مورد تمسخر آن دو نفر دیگر قرار گرفته ام و یا رازی هست که از من پنهان می شود و چه حس بدی داشت.
خوب که فکر می کنم و دوستی های سه نفره ام را به یاد می آورم، تفاوتی بین آنهایی که در صلح بوده و آنهایی که در جنگ بوده می یابم. در گروه دوم انگار چیزی کم است، چیزی مثل ...... مثل علاقه ی مشترک به یک کار. یعنی هر سه نفر در یک زمینه ی مشترک تفاهم نداریم، زمینه ای نیست که بتوانیم سه نفری از آن لذت ببریم. اشتراک دو به دو داریم و اشتراک سه نفره مان تهی ست. گرچه به شخصیت هر سه نفرمان هم بستگی دارد، بعضی از آدمها هستند که از لج دیگران را در آوردن لذت می برند یا از این که حس حسادت را در دیگران برانگیزند. در این صورت فکر کنم بهتر است قید دوستی سه نفره را بزنیم یا یک جوری با مسئله کنار بیاییم. گاهی وقتها هم هست که خودت در دوستی احساس می کنی کم دیده می شوی. این هم از جمله مواردی ست که باید خودت با خودت کنار بیایی.
نظر شما چیست؟ چطور می شود یک دوستی سه نفره ی خوب داشت. نه دوستی که از اول خوب شروع شده، چطور می شود یک دوستی سه نفره ی معیوب را لذت بخش و دوستداشتنی کرد؟